تبیین فواید و ارزشهای ازدواج؛ ضرورتی انکار ناپذیر
اخیرا دارم روی تحقیقات در حوزه خانواده در کشور آمریکا کار می کنم. نکات جالبی یافته ام که به نظرم قابل استفاده برای عموم باشد و می تواند کمک کند تا نگرش جوانان در جامعه ما هم به ازدواج مثبت شود. نکته جالبی که در این تحقیقات می بینم این است که سیری که از سال ۱۹۷۰ تا ۲۰۰۰ در آمریکا طی شد ما امروز داریم طی می کنیم یعنی یک چیزی حدود ۴۰ تا ۴۵ سال از جامعه امریکا عقب هستیم. مسیری که آنها رفته اند و برگشته اند را ما تازه داریم می رویم. یکی از آمارهای جالب را در زیر با هم مرور می کنیم.
کاهش آمار ازدواج در جامعه امریکا از سال ۱۹۷۰ تا ۱۹۹۸
میزان ازدواج از ۶۸ درصد جمعیت در سال ۱۹۷۰ به ۵۶ درصد در سال ۱۹۹۸ کاهش یافته است .
شمار افرادی که هرگز ازدواج نمی کنند و یا پس از طلاق تصمیم به ازدواج مجدد نمی گیرند افزایش یافته است.
شمار زوجهایی که در رابطه بدون ازدواج هستند افزایش یافته است. در سال ۱۹۷۰ تنها حدود نیم میلیون زوج بدین صورت زندگی می کردند و این تعداد در سال ۱۹۹۸ به حدود چهار میلیون نفر افزایش یافته است.(مرکز آمار آمریکا).
در جامعه ما نیز سیر کاهش آمار ازدواج شروع شده و میزان ازدواج رو به کاهش گذارده است. آمار طلاق افزایش یافته است و پدیده همباشی یا با هم بودن بدون ازدواج نیز شروع به افزایش نموده است.
فارغ از این بحث، امروز آمریکا توانسته است این سیر را کنترل کند و میزان ازدواج را افزایش دهد و کانون خانواده را تقویت نماید. ما نیز می توانیم قبل از اینکه وضعیت آمار در جامعه ما تغییرات اساسی داشته باشد با استفاده از راههای صحیح و بهره گیری از تجارب کشوری مثل آمریکا کمک کنیم تا جلوی این جریان گرفته شود و روال طبیعی و درست برای تقویت کانون خانواده حاکم گردد.
یکی از نکاتی که در جامعه آمریکا کمک کرد تا مشکل حل شود تبلیغ صحیح و تبیین علمی فواید و ارزشهای ازدواج و زندگی زناشویی بود. بر اساس یک تحقیق که در سال ۱۹۹۹ در جامعه آمریکا صورت گرفت فواید ازدواج بدین شرح مشخص گردید:
افراد متاهل سبک زندگی سالمتری دارند.
این افراد بیش از افراد مجرد، بیوه یا مطلقه از رفتارهای آسیب رسان پرهیز می کنند مثلا سو مصرف الکل و مشکلات ناشی از آن در افراد متاهل کمتر است. افراد متاهل سبک زندگی سالمتری در تغذیه، ورزش و پرهیز از رفتارهای آسیب رسان دارند.
افراد متاهل طول عمر بیشتری دارند.
افراد متاهل در مقایسه با افراد مجرد، بیوه و مطلقه به دلیل برخورداری از حمایت عاطفی همسر و دسترسی به منابع اقتصادی بیشتر، طول عمر بلند تری دارند.
افراد متاهل ارتباط جنسی رضایت بخشی دارند.
بیش از نیمی از مردان(۵۴درصد) و زنان(۴۳درصد) متاهل از رابطه جنسی خود بسیار راضی اند.
افراد متاهل ثروت و سرمایه اقتصادی بیشتری دارند.
متوسط دارایی خانوار برای متاهلین ۱۳۲ هزار دلار در مقایسه با افراد مجرد ۳۵۰۰۰ دلار و افراد بیوه ۴۲۲۷۵ دلار و افراد مطلقه ۲۳۶۷۰ دلار می باشد. به این دلیل که افراد متاهل قادر به ذخیره دارایی های خود می باشند و آینده نگری بیشتری دارند.
کودکان در خانواده ای با حضور هر دو والد، بهتر رشد می کنند.
کودکانی که هر دو والد آنها در خانه حضور دارند اغلب از نظر عاطفی و تحصیلی موفق تر هستند. در نوجوانی خطر ترک تحصیل کمتری دارند.
همچنین از توجه بیشتر والدین ( نظارت، کمکهای تحصیلی و کیفیت زمان های با هم بودن) در قیاس با کودکان خانواده های تک والد برخوردارند. سطح اقتصادی و کیفی زندگی کودکان تک والد کمتر از کودکان با حضور هر دو والد می باشد.
فواید پیش گفته یعنی سبک زندگی سالمتر، طول عمر بیشتر، رضایت بیشتر از روابط جنسی، داشتن ثروت و سرمایه بیشتر و تربیت فرزندانی سالم و رشد یافته به واقع فواید ازدواج هستند که در جامعه ما متاسفانه مورد غفلت واقع شده اند و روی آنها تبلیغ صحیح و درستی صورت نگرفته است. ما کانون خانواده را مورد بی توجهی قرار داده ایم و با فرهنگ ناصحیح خود کاری کرده ایم که جوان ما به جای انکه به فواید ازدواج فکر کند آنرا نوعی اسارت و زندان برای خود ببیند که نه تنها باعث پیشرفت وی نمی شود که زندگی وی را تباه می کند و مانع خوشی های او می شود. صدا و سیما و رسانه ها باید با استناد به تحقیقات علمی و مستند به برآوردهای آماری دقیق، برای جوان ما مشخص سازند که ازدواج چه فوایدی می تواند داشته باشد و هر چقدر زودتر او به تشکیل کانون خانواده بپردازد می تواند بیشتر از این منافع بهره ببرد. ما باید با بازتعریف خانواده و وظایف و نقشهای زوجین در آن و تبیین علمی فواید و ارزشهای ازدواج و تشکیل خانواده و تغییر باورهای غلط فرهنگی در مورد ازدواج در خانواده ها کمک کنیم تا باور غلطی که در بین جوانان جا افتاده است جای خود را به باور صحیح و منطقی بدهد. در این راه باید با بهره گیری از علم روانشناسی اجتماعی، صدا و سیما بعنوان بزرگترین نهاد آموزشی و الگو ساز و سایر رسانه ها و افراد نخبه و تاثیر گذار همه دست در دست هم نهند تا واقعیتها به درستی تبیین گردد و بدون برخورد شعار گونه و کلیشه ای که خود تاثیر معکوس دارد زمینه اصلاح سیر حرکت جامعه از فروپاشی خانواده به سمت گرم ساختن و تقویت کانون خانواده فراهم شود.
در ادامه تحقیقی که اشاره کردم مشکلات یک ازدواج ناموفق مورد بررسی قرار گرفته و موانعی که از موفقیت زندگی مشترک می کاهند مشخص شده اند. ده مورد از مهمترین موانع یک زندگی خوب عبارتند از:
ما در مشارکت برابر در رهبری زندگی مشکل داریم ۹۳ درصد
همسرم در برخی مواقع بیش از حد لجوج می شود ۸۷ درصد
فرزندان موجب کاهش رضایت زناشویی ما شده اند ۸۴ درصد
همسرم منفی گرا و عیب جو است ۸۳ درصد
ای کاش همسرم وقت و انرژی بیشتری برای تفریح با من می داشت ۸۲ درصد
ای کاش همسرم بیشتر تمایل داشت تا احساسات خود را با من در میان گذارد ۸۲ درصد
در برابر مشکلات همیشه احساس می کنم مقصرم ۸۱ درصد
برای اجتناب از تعارض با همسرم از موضع ام عقب نششینی می کنم ۷۹ درصد
ما در تکمیل کارها و برنامه هایمان مشکل داریم ۷۹ درصد
به نظر نمی رسد اختلافات ما هرگز حل شوند ۷۸ درصد
در واقع مسایل ارتباطی، حل تعارض، شخصیت و انعطاف پذیری عوامل اصلی مشکل ساز در یک رابطه موفق و خوب می باشد.
نکته دیگری که در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفته است تفاوت زوجهای خرسند و زوجهای ناخرسند می باشد. زوجهای خرسند کسانی هستند که از زندگی مشترک خود راضی هستند. و زوجهای ناخرسند کسانی هستند که رضایت از زندگی زناشویی ندارند.
بیشترین تفاوت بین زوجهای خرسند و نا خرسند به ترتیب اهمیت عبارتند از:
توانایی گفتگو، انعطاف پذیری همسران، نزدیکی همسران، هماهنگی شخصیتی، توانایی حل تعارض، رابطه جنسی رضایت بخش، گذران اوقات فراغت با هم، ارتباط خوب با خانواده و دوستان، هماهنگی در مدیریت مالی و اعتقادات مذهبی
همچنین ده مورد توانمندی زوجهای خرسند در مقابل زوجهای ناخرسند عبارتند از:
من از نحوه گفتگوهایمان راضیم ۹۰ درصد در مقابل ۱۵ درصد
ما با اختلافهایمان خلاقانه برخورد می کنیم ۷۸ درصد در مقابل ۱۵ درصد
ما احساس نزدیکی زیادی به همدیگر داریم ۹۸ درصد در مقابل ۲۷ درصد
همسرم سلطه جو نیست ۷۸ درصد در مقابل ۲۰ درصد
وقتی که در مورد مشکلات بحث می کنیم، همسرم نظرات و عقاید مرا درک می کند ۸۷ درصد در مقابل ۱۹ درصد
من کاملا از میزان محبتی که همسرم به من ابراز می دارد، رضایت دارم ۷۲ درصد در مقابل ۲۷ درصد
ما در گذران اوقات فراغت خود با همدیگر و جدا از یکدیگر به تعادلی مناسب رسیده ایم ۷۱ درصد در مقابل ۱۷ درصد
دوستان و خانواده همسرم به ندرت در ازدواج ما دخالت می کنند ۸۱ درصد درمقابل ۳۸ درصد
ما در مورد چگونگی خرج کردن پول، توافق داریم ۸۹ درصد در مقابل ۴۱ درصد
من از شیوه ابراز ارزشها و باورهای مذهبی در زندگیمان رضایت دارم ۸۹ درصد در مقابل ۳۶ درصد